اهمیت ندارد , چرا بگویید؟
گویی در تئاتر کشور ما اهمیت ندارد که روز به روز به تعداد اهالی تئاتر افزوده میشود ولی تعداد سالن ها همان است. به بهانه ی کم بود سالن سال به سال از تعداد روزهای اجرای یک نمایش کم می شود. مسئولان ابدا نگران نیستند. گویی تعیین زمان اجرا و تعداد اجرا برای هر نمایش تنها وظیفه ی مسئولان است. گویی ساختن سالن یا احیای سالن های بی استفاده را وظیفه ی خود نمیدانند. کمبود سالن هر بدی که داشته باشد به علت تعداد زیاد متقاضیان اجرا در مقایسه با تعداد کم سالنها برای کسانی که از طریق ممیزی ارتزاق می کنند وضعیتی پربرکت است. پس اهمیت ندارد که تعداد سالنهای اجرای تئاتر اندک است...
اهمیت ندارد , چرا بگویید؟
گویی در تئاتر کشور ما اهمیت ندارد که روز به روز به تعداد اهالی تئاتر افزوده میشود ولی تعداد سالن ها همان است. به بهانه ی کم بود سالن سال به سال از تعداد روزهای اجرای یک نمایش کم می شود. مسئولان ابدا نگران نیستند. گویی تعیین زمان اجرا و تعداد اجرا برای هر نمایش تنها وظیفه ی مسئولان است. گویی ساختن سالن یا احیای سالن های بی استفاده را وظیفه ی خود نمیدانند. کمبود سالن هر بدی که داشته باشد به علت تعداد زیاد متقاضیان اجرا در مقایسه با تعداد کم سالنها برای کسانی که از طریق ممیزی ارتزاق می کنند وضعیتی پربرکت است. پس اهمیت ندارد که تعداد سالنهای اجرای تئاتر اندک است.
اهمیت ندارد که سالنهای بسیاری در سراسر کشور بیاستفاده مانده است. اهمیت ندارد که نمایش تان از کیفیت لازم برخوردار باشد، اهمیت ندارد که از سوی تماشاگران مورد استقبال واقع شده باشد در هر صورت نمایش تان همان اندازه اجرا خواهد داشت که یک نمایش فاقد کیفیت و الکن در ارتباط با مخاطب اجرا خواهد داشت. می پرسید چرا؟ پاسخ آماده است. دیگران هم نوبت اجرا دارند. به خاطر دیگران. اهمیت ندارد شما چند ساعت چند روز و با چه شرایط طاقت فرسایی نمایش نامه نوشته یا نمایشی را برای اجرا آماده کرده اید. شما همانقدراجرا خواهید داشت که نمایشی فاقد تمرین اجرا خواهد داشت. اهمیتی ندارد که شما می کوشید نمایش نامه ای متفاوت و در عین حال جذاب برای مخاطب بنویسید. اهمیت ندارد که می کوشید تماشاگران بیگانه با تئاتر را به هنر تئاتر علاقه مند کنید.
در چند سال اخیر هر کارگردانی در شورای ساخت نمایش خود که شورای تصمیم گیری درباره ی بودجه ی نمایش است متوجه می شود که هر سالن نمایش بودجه ی خاص خود را دارد پس اگر کارگردانی قرار باشد در تالار نو اجرا کند اهمیتی ندارد که چه سابقه ی درخشانی دارد، استقبال مخاطبان از نمایش های گذشته ی او و حتی کیفیت بالای نمایش کنونی او اهمیتی ندارد. این هم که چه کسانی در کارش بازی می کنند و با چه سوابقی اهمیت ندارد. به او گفته می شود که بودجه ی تالار نو کمتر از بودجه ی تالار چهارسو است و بودجه ی تالار چهارسو از اصلی کمتر. این نگاه غیرمسئولانه به سالنهای نمایش بدون تردید منجر به درجه بندی سالن ها شده است. گویی ارزش اقتصادی نمایش نه به دستاندرکاران و کیفیت کار بلکه به محل اجرای آن وابسته است. نتیجه این که اهمیت ندارد نمایش تان این بار شاید مناسب تالار نو باشد.
اهمیت ندارد که شما عمیقا احساس می کنید نمایشی که می خواهید اجرا کنید چه قدر مناسب اجرا در تالار مولوی یا سالن کوچک اداره تئاتر یا تالار نو است. عزم تان را جزم میکنید که تصمیم گیرندگان را قانع کنید نمایش تان فقط و فقط مناسب سالن اصلی یا چهارسو یا قشقایی است و لاغیر. و شما به هر صورت اجازهی اجرا میگیرید. پس لبخند بزنید. نگرانی درونی خود را آشکار نکنید.
اهمیت ندارد که خیلی از دیگران اجازهی اجرا نگرفتهاند. اهمیت ندارد که سالنهای تئاتر از ویژگیهای استاندارد و لازم سالنهای اجرا برخوردار نیست. اهمیت ندارد شما و بازیگرانتان در هنگام اجرا احساس امنیت نمیکنید. اهمیت ندارد که تماشاگران در وضعیت ناامنی به سر میبرند و اگر حادثهای در سالن رخ دهد جبرانناپذیر خواهد بود.
گویی در تئاتر کشور ما اهمیت ندارد که...در تئاتر کشور ما چه چیزی اهمیت دارد؟